برای عشق جاودانه ات

با وفای من
شیدای با وفای من
شکوه مکن از روزگار
من اومدم تموم کنم
قصه تلخ انتظار
کبوتر شکسته پر
نازگل کل غصه ها
بامن غریبه گی نکن
تیشه نزن به ریشه ها
شاهد رویا شده ام
رویای بامن بودنت
در آسمان آخرین
جای خدا نشاندمت
لبریز لبخند توام
دیوانه گرد کوچه ها
با تو جهان کوچک شده
اندازه ی آغوش ما
صبور لحظه های من
نوباوه ی استوره گی
خدا به تو سجده نمود
اندر مرام عاشقی
الایا ایها الساقی
بنازم آن می خونین
که با عشق تو من مستم
فتبارک،احسن الخالقین
15 آبان 90
====
یادداشت: گاهی عشقت را هم تکفیر میکنند . ننگی میشوی بی آنکه گناهی کرده باشی.عجیب است دنیا ... عجیب.
+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۰ ساعت 1:42 توسط رضا واحدی
|